سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درد دل
بخل ننگ است و ترس نقصان ، و درویشى کند کننده زبان زیرک در برهان ، و تنگدست بیگانه در دیار خود بر همگان . [نهج البلاغه]

نویسنده: سحر توکلی  یکشنبه 87/10/29  ساعت 11:13 عصر



مردی مقابل گل فروشی ایستاده و می خواست دسته گلی برای مادرش که در شهر دیگری بود سفارش دهد تا برایش پست شود .
وقتی از گل فروشی خارج شد ، دختری را دید که در کنار گلفروشی نشسته بود و گریه می کرد . مرد نزدیک دختر رفت و از او پرسید : دختر خوب چرا گریه می کنی ؟
دختر در حالی که گریه می کرد ، گفت : می خواستم برای مادرم یک شاخه گل رز بخرم ولی پولم کم است
مرد لبخندی زد و گفت :با من بیا،من برای تو یک شاخه گل رز قشنگ می خرم .
وقتی از گل فروشی خارج می شدند،مرد به دختر گفت : می خواهی تو را برسانم ؟
دختر گفت نه ، تا قبرمادرم راهی نیست!
مرد دلش گرفت . طاقت نیاورد. به گل فروشی برگشت. دسته گلی گرفت و 200کیلومتر رانندگی کرد تا خودش دسته گل را به مادرش بدهد.



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

در منزل شعرا
یک درس زندگی
عجایب
جان جهان
حکایت بهشت وموسی
ارزشت نزد خدا
ماه تولد و رنگ
روانشناسی میوه ها
[عناوین آرشیوشده]


 RSS 
خانه
ایمیل
شناسنامه
مدیریت



اوقات شرعی


تعداد کل بازدید
13951
تعداد بازدید امروز
16
تعداد بازدید دیروز
1

درباره خودم
درد دل لوگوی خودم
درد دل



دوستان
تجربه ی آموزشی
ققنوس
دانلود آهنگ های خواجه امیری



حضور و غیاب
یــــاهـو

موسیقی وبلاگ



آرشیو
متنوع
جومونگ


اشتراک